تورا دوست دارم بدون آن که علتش را بدانم…
محبتی که دلیل داشته باشد یا احترام است یا ریا…♥
------------------
بعضی ها فقط برای این می آیند
که عاشقمان کنند و بی قرار
یک مشت خاطره به آغوشمان بریزند و بروند
و با هرچه یادمان داده اند, تنهایمان بگذارند
بعضی ها فقط می آیند که زود بروند
که داغ شوند و روی دلمان بمانند
------------------
دقایقی در زندگی هستند
که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که
میخواهی او را از
رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی
بغلش کنی....
------------------
شب از نگاه پنجره زل زده
به من که روی تخت افتاده ام
همین منی که بعد از افسردگی
به زندگی دوباره دل داده ام
نسیم پرده را تکان میدهد
و پلک پنجره به هم میخورد
دوباره چشم آسمان گریه کرد
به شیشه اشک های نم میخورد
مدام با خودم جدل داشتم
چرا خدا مرا خراب ِ تو خواست؟!!!؟
بیا درون سینه ام را ببین
چه آتشی ز تو میانم به پاست
چرا تو روی تخت من نیستی؟
که مثل این پتو بگیرم بغل
دلم گرفته پس کجایی گلم؟
شبی به خواب من بیا لا اقل
------------------
چشمام اشکاتو میدید
قلبم درداتو فهمید
اما…..
دلم لرزید بدون ایمکه بخوام
نمیونی تنهایی چقد سخته نیستی تووووووو
بعد اون روز دلم یه روز خوش ندید
شدم یه ادم تنها یه افسرده شدید
میدونم شاید دیگ دلت واسه من نمیسوزه
دوست دارم دوست دارم دوست دارم هنوزم ک هنوزه